
فروهرها
نویسنده: فرهاد فرهودی
فرَوَهرها یا فرَوَشی ها گروه معروفی در اساطیر ایران هستند. مانند همه آفریدگان مادی که یک اصل مینَوی دارند، هر انسانی هم یک "خود" آسمانی دارد که فروهر یا فرَوَشی (روح محافظ) اوست. هر بدی که انسان بر روی زمین بکند، "خود" آسمانی او تاثیرناپذیر میماند. به عبارت دیگر فروهر روح پاسبان آدمی است که پیش از تولد وجود دارد و پس از مرگ نیز باقی می ماند و از خانواده بازمانده حمایت می کنند. نه تنها مردمان و ایزدان، بلکه همه آفریدگان آسمانی و زمینی و آتش و آب و گیاه و جانور دارای فروهر هستند که از آنها پاسداری میکنند. از همه برتر خود آفریدگار، اهورامزدا دارای فروهر است.
- همانطور که گفته شد فروهر پیش از تولد وجود داشته و پس از مرگ نیز جاودان است. فروهر روح نامیرای آدمی است. تا زمانی که شخص زنده است به عنوان روح نگهبان از وی پاسبانی می کند. بر اساس بُندَهِش ایرانی انسان از پنج بخش تشکیل شده است؛ 1. تن، 2. جان، 3. روان، 4. بئوذ و 5. فروهر
- آیین هایی که همه ساله در پنج روز پایان سال انجام می شود به سبب این باور است که فروهرها باز می گردند و به مدت ده شب در خانه هایی که در آن ساکن بودند فرود می آیند و در انتظار نثار بازماندگان هستند. جشن فروردین، جشن بازگشت فروهرها به آشیان و خانمان خود است.
- بنابر فروردین یشت اوستا اهمیت این نمادهای همزادگونه تا بدان جاست که حتی بسته شدن نطفه در زهدان مادر و حفظ آن تا به هنگام زایش در پرتوی توجه آنها امکانپذیر است. اما وظیفه فروهرها، صرفا محافظت از آدمی نیست، بلکه طبق اساطیر ایران باستان، در نبرد بین ایزادان و دیوان و دیگر نبردهای اساطیری نیز، فروهرها یاری رسان ایزدان و پهلوانان بوده اند؛ برای مثال:
- تیشتر (تیشتَریَه) خدای سرچشمه باران و باروری با دیو "اَپوش" که دیو خشکسالی و خشکی است و باران را از باریدن باز می دارد می جنگد. در این نبرد فروهر نیکان، ایزد هوم و بهمن امشاسپند به یاری تیشتر می آیند.
- همچنین پس از چیرگی اهریمن بر کیومرث، اهریمن می خواهد که به منزل طبیعی خود که تاریکی ست برگردد. اما مینوی آسمان چونان مردی جنگجو که زره بر تن دارد به همراهی فروهرهای مردمان راه را بر او می بندند. اهریمن بدین گونه در جهان دشمن خویش زندانی میشود و می بیند که زندگی آغاز به شکوفایی کرده است، تیشتر باران ساخته و آب ها آفریدگان بد را به سوراخ های زمین فرومی شویند و زمین بارور می شود. چهارپایان و جانوران به وجود می آیند و از آمیزش نطفه پیش نمونه انسان، نخستین زوج بشر تکوین می یابد و پدر و مادر نسل بشر (مشی و مشیانه) پیدا می شوند.
- گرشاسب در کنار دریای فراخکرد دیو گندَرو زرین پاشنه را از پای در می آورد سپس هیتاسب زرین تاج را می کشد. بعد از فریب خوردن از پری خناثَئیتی در کابلستان توسط نوهین تورانی در دشتی در زابلستان تیر می خورد و به خواب می رود که تا پایان جهان در این حالت بیهوشی باقی بماند. پیکر گرشاسب را فروهرها محافظت میکنند تا در هزاره اوشیدرماه وقتی که ضحاک زنجیر خود را گسست و به آزار آفریده های گیتی پرداخت، امشاسپندان و ایزدان بر سر پیکر گرشاسب بروند و او را از خواب بیدار کنند تا او گرز بر ضحاک کوبد و نابودش کند.
- جز اینها 99،999 فروهر وظیفه پاسداری از دریای فراخکرت، ستاره هفت اورنگ، سام گرشاسب و تخمه زرتشت در دریای کیانسه را بر عهده دارند (بنابر اعتقاد زرتشتیان سه نطفه از زرتشت در دریای کیانسه تحت حفاظت فروهرها هستند، که در سه هزار سال پایانی تاریخ اساطیری، ابتدای هر هزار سال، یک دوشیزه زرتشتی در آب این دریا آب تنی می کند و قدری از آن می نوشد. نطفه زرتشت وارد او می شود و هر بار یکی از سه موعود زرتشتی یعنی اوشیدر، اوشیدرماه و سوشیانس زاده می شوند).
تعداد نظرات (0)
دیدگاه